شهادت امیرالمومنین علی(ع)

ای زمین و هفت گردون خاک تو
آسمان سرگشته ادراک تو

بعد تو باید به حسرت زار زار
خون بگرید بر سر تو ذوالفقار

یا علی تو محو مطلق بوده ای
با تو حق بود و تو با حق بوده ای

ای علی باغ تو باری دیگر است
این شکفتن در بهاری دیگر است

تو بزرگی خاک میدان تو نیست
آسمان را تاب جولان تو نیست
تو بزرگی خاک میدان تو نیست
آسمان را تاب جولان تو نیست

از تو هر شب چشم حیرانی تر است
قدسیان را ذکر حیدر حیدر است
از تو هر شب چشم حیرانی تر است
قدسیان را ذکر حیدر حیدر است

شبهای قدر

«قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازه‏گیرى است.(1) «تقدیر» نیز به معناى اندازه‏گیرى و تعیین است.(2) اما معناى اصطلاحى «قدر»، عبارت است از ویژگى هستى و وجود هر چیز و چگونگى آفرینش آن(‏3) به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز، «قدر» نام دارد. (4)

بنابر دیدگاه حکمت الهى، در نظام آفرینش، هر چیزى اندازه‏اى خاص دارد و هیچ چیزى بى‏حساب و کتاب نیست. جهان حساب و کتاب دارد و بر اساس نظم ریاضى تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند.

استاد مطهرى در تعریف قدر مى‏فرماید: « ... قدر به معناى اندازه و تعیین است... حوادث جهان ... از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانى و زمانى آنها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهى است.»(5) پس در یک کلام، «قدر» به معناى ویژگى‏هاى طبیعى و جسمانى چیزهاست که شامل شکل، حدود، طول، عرض و موقعیت‏هاى مکانى و زمانى آنها مى‏گردد و تمام موجودات مادى و طبیعى را در برمى‏گیرد.

این معنا از روایات استفاده مى‏شود؛ چنان که در روایتى از امام رضا علیه السلام پرسیده شد: معناى قدر چیست؟ امام فرمود: «تقدیر الشى‏ء، طوله و عرضه»؛ «اندازه‏گیرى هر چیز اعم از طول و عرض آن است.» (6) و در روایت دیگر، این امام بزرگوار در معناى قدر فرمود: «اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقاى آن است.»(7)

میلاد امام حسن مجتبی (ع)

نخستین مظهر و نشانه‏ی کوثر که بر دامان پاک فاطمه‏ی اطهر (سلام الله علیها) پا به عرصه‏ی گیتی نهاد امام حسن علیه السلام بود. نشانه‏ای از تجلی مقدس‏ترین پدیده‏ای که از خجسته‏ترین پیوند برین انسانی، نصیب حضرت محمد صلی الله علیه و آله، علی مرتضی علیه السلام و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) گردید. همان لؤلؤی که از برزخ دو اقیانوس نبوت و امامت‏به ظهور پیوست ومعجزه‏ی بزرگ «مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخ لا یبغیان، یخرج منهما اللؤلوء والمرجان‏» . (1) را تجسم بخشید و کلام خدا در کلمه‏ی وجود چنین ظاهر شد. از نیایی الهام گیر و پدری پیشوا، وارثی برخاکیان و جلوه‏ای برافلاکیان پدید آمد با وراثتی ابراهیمی، مقصدی محمدی، منهجی علوی، زهره‏ای زهرایی که عصای فرعون کوب موسی را در دست صلح آفرین عیسوی داشت و تندیس زنده‏ی اخلاق قرآن بود و رایت جاودانگی اسلامی را در زندگی توام با مجاهده و شکیبایی تضمین کرد و بقاع امن و ایمان را به ابدیت در بقیع شهادت بر افراشت و مکتبش از خاک گرم مدینه به همه سوی جهان جهت‏یافت و با همه‏ی مظلومیتش در برابر سیاهی و تباهی جبهه گرفت و به حقیقت اصالت‏بخشید و مشعلدار گمراهان و زعیم ره یافتگان گردید. حضرتش در بقیع بی بقعه; در جوار جده‏ی پدریش فاطمه بنت اسد، برادر زاده نازنینش امام سجاد علیه السلام و مضجع امام باقر و امام صادق علیهما السلام آرمیده است. (2)

امام حسن علیه السلام دوبار تمام ثروت خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار دارایی‏اش را به دو نصف کرده، نیمی را برای خود گذاشت و نصف دیگر را در راه خدا انفاق کرد.

ادامه مطلب ...

توصیه‌های امام زمان (عج) به شیعیان

1. از خداوند ـ جل جلاله ـ بترسید و تقوا پیشه کنید.

2. به ما در بیرون آوردن شما از فتنه و امتحانی که بر شما روی آورده است کمک کنید.

3. عهد می‌کنم که هر کدام از شیعیان که راه تقوا را در پیش گیرد و هر آنچه که لازم است ]و حق خداست[ از مال خود خارج کند، از فتنه‌ی گمراه‌کننده و رنج‌های ظلمانی در امان باشد.

4. هر کدام از شیعیان، در بخشش اموالی که خداوند به او داده به کسانی که خداوند فرمان داده است بخل ورزد، در دنیا و آخرت زیانکار خواهد بود.

5. اگر شیعیان ما در وفا نمودن به عهد و پیمانی که از ایشان گرفته شد، همسو و یک‌دل شوند، دیدار ما از ایشان به تأخیر نخواهد افتاد.

6. ظهور ما به تأخیر نیفتاده مگر به سبب اعمال ناپسندی که از ایشان سر می‌زند و خبر آنها به ما می‌رسد.

(توقیع به شیخ مفید)

7. از خدا بترسید ؛ و از ما اطاعت کنید ؛ و از راه راست منحرف نگردید.

8. نیت خود را ـ مطابق سنت آشکاری که به شما گفتم ـ با دوستی، به سوی ما برگردانید.

(توقیع به ابن ابی‌غانم قزوینی و جماعتی از شیعیان)

ادامه مطلب ...

انتظار

بسم الله الرَّحمان الرَّحیم



اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ حجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلا


 

« در انتظار ظهور »


 از آن هنگام، که آدم بر زمین آمد و سر بر خاک غم آورد و از درد فراق جنّت و فردوس بس نالید و اشک افشاند؛ من هم ذرّه ای بودم که از فرط فراغت ناله سر دادم.

در آن وقتی که قابیل ستمگر، تیغ بر هابیل پاک افکند و او را کشت؛ برای دیدن عدل تو ای عادل شمار لحظه ها آغاز کردم.


چون به غرس نخلها پرداخت نوح پاک طینت، چشم من دنبال کشتی نجاتت در افق های نه چندان دور غرق جستجو گردید.


در آن وقتی که ابراهیم تبر را با تمام قدرتش بر هر نشان شرک می کوبید؛ با هر ضربه اش از یک قفس آزاد گشتم، بال گستردم، چشیدم طعم آزادی. همان جا از دل و جان آرزو کردم که از زندان غیبت زودتر آزاد گردی.


در همان وقتی که عیسی مرده ای را زندگی بخشید، دلم پرواز کرد و رفت تا آنجا که دیدم؛ تو چگونه مردگان را زنده می سازی.


چون که موسی در مصاف ساحران افکند چوب دستیاش را؛ در افق دیدم که شمشیرت چه سان برچید ملک ظالمین را.


محمّد خاتم پیغمبران وقتی که قرآن را تلاوت کرد "نرید اَنَّ مُنَّ" را نوید دولتت دیدم.

ادامه مطلب ...